بحث اصول پاکسازی بدن بحثی بسیار مهم و حیاتی است که اگر رعایت نشود -مثل همه بخش های ششگانه سلامتی بخش- کل ساختار سلامتی آسیب می بیند. هیچکدام از این شش تا بدون همدیگر معنا ندارند و نمی توانند سلامتی ما را حفظ کنند و زندگی ما را کامل کنند.
مثلا حتما لازم هستند کنار مبحث خوردن و آشامیدن -بعنوان مثال- بحث اصول پاکسازی رعایت شود. چرا؟
فرض کنید ما دائماً داریم غذای خوب می خوریم و تدابیر آن را به درستی رعایت می کنیم، مزاج خود را می شناسیم و همه خوب و بد آشامیدن و خوردن را در موردش رعایت میکنیم اما از آن طرف مواد زائد بدن را که به واسطه همین خوردنی ها و آشامیدنی ها جمع می شود درست تخلیه نمیکنیم درست پاکسازی نمی کنیم و حواسمان به همه اصول شش گانه نیست.
میتوان گفت قطعا ۵۰ تا ۶۰ درصد اثر آن خوردنی ها را از دست می دهیم و حتی معکوس میکنیم حتی آن خوردن و آشامیدن ها را بیماری زا میکنیم.
در مورد ورزش، خواب و بیداری و اعراض نفسانی هم همینطور است. همه مطالب سته ضروریه -ششگانه سلامتی بخش- مثل زنجیری به همدیگر پیوسته هستند هر کدام را که رعایت نکنیم بقیه -اگر نگوییم بی حاصل- کم حاصل میشوند و باعث میشود که ما به آن سلامت مطلوب نهایی دسترسی نداشته باشیم و آن هدف نهایی که از رعایت سته ضروریه انتظار داریم به دست نیآید.
بحث پاکسازی بسیار مفصل است. ابتدا شما باید به دنبال این بگردید که از مجاری مختلف و متنوع بدن چطور مواد زائد دفع می شوند.
از وقتی که غذا وارد دهان میشود یعنی دندان های ما شروع به جویدن می کند و بزاق ما ترشح می شود ما یک مرحله از هضم غذا را شروع کردهایم تا وقتی که این غذا به سلول بدن می رسد و در سلول های بدن شروع می کند به هضم و جذب شدن.
این مراحل بر اساس دیدگاه طب سنتی ایران در چهار بخش به نام هضوم اربعه یا هضم های چهارگانه طبقه بندی می شود.
در مراحل چهارگانه هضم در کنار غذایی که برای بدن حاصل می شود سم، فضولات یا ماده دفعی هم تولید می شود. به خاطر این که هیچ غذایی نیست که از خارج به داخل بدن ما وارد شود و به طور کامل و صد در صد همه مواد اش جذب شود. حتماً یک قسمتی از آن به فضولات تبدیل می شود و این فضولات نتیجه یک هضم خوب هستند. اصلاً در یک هضم خوب باید فضولات به وجود بیاید به خاطر آنکه: غذایی که متناسب سلول های بدن است متفاوت با غذایی است که از عالم خارج و از بیرون بدن ما وارد می شود.
این فضولات در هر هضمی یک مجرایی لازم دارند برای خارج شدن. مثلاً در هضم اول وقتی مواد داخل معده دارند هضم می شوند و قسمت شیرابه آن به سمت کبد می رود و وارد مرحله هضم دوم می شود بقیه آن به صورت ماده دفعی به طرف روده ها سرازیر می شوند و اگر ما نتوانیم تخلیه درست این روده را مدیریت کنیم و آداب دفع این مواد زائد را ندانیم و رعایت نکنیم نهایتاً منجر میشود به اینکه آن غذایی که خورده شده و آن شیرابه ای هم که از آن به دست آمده و به سمت کبد رفته است به خاطر سنگینی بدن و به خاطر تجمع سموم در بدن به درستی نتواند انرژی و خاصیت خودش را به بدن برساند و از آن طرف به واسطه سنگین شدن روده ها مشکلات جدیدی برای بدن به وجود آید و بیماریهای ناشی از یک ام الامراضی به نام یبوست یا درست کار نکردن روده ها مزاحم سلامتی ما شود.
از آن طرف وقتی غذا وارد هضم دوم در کبد شود طبیعی است که یک سری از مواد زائد دیگر دارد که باید از مسیر صحیح خودش تخلیه شود. از دیدگاه طب ایرانی به این فضولات هضم دوم ادرار یا بول گفته می شود که آن هم آداب خودش را دارد. باید بلد باشیم چطور بدن را از شر این سموم که به واسطه یکسری مواد رطوبی دفع می شوند خلاص کنیم که بدن مسموم و بیمار نشود . همه این مراحل را تک به تک انشاالله به مرور خواهیم گفت.
ما باید اول بدانیم که این پاکسازی ما چه معنایی می دهد. اگر بخواهید سراغ کتب طب سنتی بروید این مطلب را به اسم پاکسازی و اینها پیدا نمیکنید. دوستانی که اهل مطالعه هستند و با کتاب ها خصوصاً کتب قدیمی سروکار دارند با اصطلاح “احتباس و استفراغ” با این مطلب روبرو میشوند.
کلمه احتباس از حبس کردن می آید به معنی نگه داشتن آنچه برای بدن ضروری است.
کلمه استفراغ از فراغت می آید یعنی طلب فراغت کردن طلب راحتی کردن. یعنی بیرون ریختن آنچه که بدن به آن نیاز ندارد یا برای بدن مضر است.
پس بحث احتباس و استفراغ معادل می شود با اصول پاکسازی بدن. یعنی بدانیم چه چیزهایی را باید نگه داریم و تدبیر کنیم برای نگه داشتنش و چه چیزی را باید دور بریزیم و تدبیر کنیم برای دور ریختن آن.
چرا میگویم تدبیر کنیم؟ به خاطر آنکه بدن ما بنا به آن قوه طبیعی که خدا داده است و در آن ودیعه گذاشته است اصل پاکسازی را میداند و خودش به درستی انجام می دهد و ما فقط باید با رفتار صحیح مسیرهای طبیعی را مختل نکنیم.
ما مجاری طبیعی دفع فضولات در بدن داریم مثلا روده های ما یکی از این قسمت ها است که ماده دفعی مدفوع را خارج می کند، کلیهها و مثانه یک سیستم است که بول یا ادرار را خارج می کند، مجاری عرق که خیلی مهم اند و منافذ آن در تمام سطح بدن پراکنده اند و آنقدر به سلول ها نزدیک هستند که این ماده سمی را بدون آن که بگذارند در بدن احتباس پیدا کند و یا در گردش زیاد بیفتد سریعاً از بدن خارج می کنند حالا چه منافذ به صورت عرق خارج کند و یا بهصورت بخارات ریز خارج کنند که اصلاً ما آنها را حس نکنیم.
اینجاست که اهمیت مطالب مربوط به پوست مشخص می شود؛
که باز ماندن این منافذ چقدر مهم هستند، لباس ما چقدر مهم است که این منافذ را آیا می بندد یا کمک می کند که آنها کارشان را درست انجام دهند، همینطور تمام نکات ریز و درشت مانند نوع مواد شوینده ای که استفاده می شود و تاثیر آن بر این منافذ و سطح بدن و سیستم تعریق ما.
مجاری دیگر پاکسازی بدن مثل اخلاطی که در سینه فرد تولید می شود یعنی هم خود نفس به صورت هوایی که خارج می شود یکسری سموم را خارج می کند هم اخلاط سینه ای که تولید می شود یکسری مواد دفعی و زائد را خارج می کند چه از ناحیه سر چه از ناحیه ریه تمام ترشحات بدن مثل ترشحات گوش که خارج می شود ترشحات چشم که بصورت آبریزش یا اشک و یا به صورت ترشحکردن از گوشه چشم خارج می شود.
قی که در طب ایرانی به معنای آنست که محتوای داخل معده را از راه دهان تخلیه کنیم که امروزه به اشتباه به آن استفراغ کردن می گویند ولی این کلمه (احتباس و استفراغ) هیچ ربطی به بالا آوردن و در واقع برگرداند غذای داخل معده ندارد یک کلمه عام است که به معنای همان راحتی بدن یا فارغ شدن بدن از مواد غیرضروری می باشد که به مرور زمان در کلمات عمومی به این معنی تغییر ماهیت داده است.
قی کردن خودش یکی از راههای طبیعی دفع فضولات است. یعنی معده طبیعی و هوشمند می داند وقتی که غذا بر سر معده سنگینی کند یا غذا داخل معده ناسازگاری کند عاقلانه ترین و هوشمندانه ترین راه این است که این غذا را برگرداند و نگذارد غذا به داخل کبد برود و کبد و کل بدن را آسیب برساند و کل بدن مسموم شود که بعد بخواهیم با مسهل و دارو و غیره آن را بیرون بریزیم. این همان عادتی است که باید درست شود و ما نباید جلوی قی کردن بچه ها را بگیریم باید از وقتی که بدن هنوز جوان و هوشیار است و میتواند به موقع این کار را انجام دهد او را اتفاقاً تربیت کنیم که هر وقت لازم بود بتواند آن را تخلیه کند.
باز هم از مجاری متنوع پاکسازی بدن نام ببرم. حتی عطسه کردن ما یک سیستم پاکسازی است یعنی سیستم تنفسی فوقانی ما می داند که وقتی یک ماده آلاینده وارد شد و یک ذره ای که مثلاً آسیب رسان باشد سریعاً با یک عکس العمل تند باید او را خارج کند و همین عکس العمل برای قسمت های پایینی سیستم تنفس با سرفه انجام می شود.
حتی سکسکه از روش های استفراغات بدن است. یعنی خیلی از مسائلی که ما راحت از کنارش میگذریم جزء پاکسازی های طبیعی بدن ما محسوب میشود.
باد و ریحی که در درون روده ها می پیچد و در درون معده وجود دارد و ما باید آنرا به موقع خارج کنیم.
و حتی شما فرض کنید ترشحات رحمی خانم ها که خارج می شود و ترشحات جنسی که از آقایان و خانم ها خارج میشود اینها همه جزو پاکسازی های بدن است باید به موقع خارج شود و اگر کسی این مسیرها را مسدود کند اشکال ایجاد می شود.
دوران قاعدگی خانم ها یکی از مسیرهای خیلی خیلی مهم پاکسازی بدن بانوان است. خصوصاً اینکه بانوان آن گروهی از جامعه هستند که نسل آینده بسیار به سلامت آنها بستگی دارد. شاید آنقدر که بانوان بر روی سلامت جنین و نسل آینده موثر هستند آقایان نباشند یا در سطح کمتری دخالت داشته باشند و بخشی از این سلامت به واسطه پاکسازی محیط رحم ایجاد می شود و ما باید بدانیم که نباید نظم آن را به هم ریخت و نباید جلوی تخلیه های منظم آن را گرفت. و اگر تغییرات بیمارگونه در آنها ایجاد شود باید بدانیم که چه وقتی چه تدبیری کنیم که دوباره به حالت عادی و طبیعی خود برگردد.
بحث پاکسازی خیلی وسیع است اینجا خواستم این را اشاره کنم که ما پاکسازی طبیعی داریم که نمونه هایش را گفتیم که خود طبیعت بدن به اقتدار و با الهامی که در ذاتش قرار داده شده به واسطه عنایت حضرت حق این کارها را به صورت طبیعی انجام می دهد وتا وقتی که ما بدن خود را سالم نگه داشته ایم تا وقتی که ما او را به واسطه دخالت های خارجی بیمار نکرده ایم خودش به صورت طبیعی می داند که چه زمانی باید بدن اسهال پیدا کند کی باید قی کند حیض کی باید برقرار شود شیر کی باید تخلیه شود ترشح گوش ها کی باید زیاد شود و کی کم شود اینها را طبیعت بدن می داند.
حالا اگر طبیعت به کمک نیاز داشت و لازم شد طبیب دخالت میکند و یک نوع پاکسازی دیگر تعریف می شود به نام (پاکسازی های با دخالت طبیب) که آنها را هم جزء حفظ الصحه حساب می کنند. یعنی گاهی وقتها لازم است برای مراحل پاکسازی یک قسمتی طبیب هم یک دستکاری یا دخالتی داشته باشد و آن وقتی است که مواد زائد و سموم یک نوع انباشتگی خاص پیدا کردهاند که بدن به تنهایی با همان قوه طبیعی قادر به تخلیه نیست و لازم است که طبیب هم دخالت کند. مثلاً گاهی لازم است که طبیب به واسطه دارو اسهال ایجاد کند یا لازم است عرق را بالا ببرد یا عرق را پایین بیاورد یا لازم است خون گرفته شود که این بحث خیلی مفصل است.
مثلا بحث حجامت که یک روش حفظ الصحه ای در طب ایرانی است می گوید یک حجامت سالانه در یک زمان مناسب -که برای هر اقلیم فرق می کند- بنا به زمان و اقلیم، در زمانی که میخواهد فصل سرما تبدیل شود به فصل گرما ،در آن حائل قبل از شروع گرما، یک خونگیری حفظ الصحه داریم که غیر از مراحل درمانی است و باید طبیب تشخیص دهد که این فرد قوه اش را دارد بنیه اش را دارد مقطع سنی مناسب اش را دارد مقطع شخصی مناسبش را دارد؟
مثلاً فرض کنید سن مناسب است بنیه مناسب است ولی مادر باردار است یک مسئله شخصی کاملاً اینجا وجود دارد این مسائل را طبیب تشخیص دهد و حالا باز هم با دخالت طبیب در صورتی که به صلاح بیمار است این حجامت حفظ الصحه ای سالانه انجام بشود یا نشود. این فرد شد ۶۰ سال به بالا یا ۶ سال به پایین حتماً اگر که فرد بیمار نیست طبیب اجازه حجامت نمیدهند و خون را برای فرد حفظ می کند. می خواهم این را گوشزد کنم که گاهی وقت ها برای پاکسازی های ساده و حفظ الصحه ای بدن هم نیاز هست که طبیب داخل شود و حتماً باید توجه کنیم که این ها نیاز به نظر طبی دارد.
ایجاد خون دماغ یکی دیگر از این روشهای پاکسازی با دخالت طبیب است. بعضی وقت ها به صورت حفظ الصحه ای در افرادی که مزاجشان گرم و تری است که خون خیلی زیاد است برای یک مقطعی لازم است این کار انجام بگیرد.
در مجموع به هر طریقی که بدن ما نیاز دارد در زمانی یک پاکسازی هایی انجام دهد و این جزو اصول سلامتی ماست و اگر آن را درست رعایت کنیم به همراه پنج گانه دیگری که در سته ضروریه داریم می توانیم سلامتی خود را حفظ کنیم .
در بحث پاکسازی های طبیعی گاهی اوقات لازم است فرد به فصل نگاه کند و یکسری از اعمال پاکسازی را بنا به فصل انجام دهد. مثلاً فرض کنید بهار فصل خانه تکانی بدن است همه ما می رویم سراغ خانه تکانی منازل و یادمان میرود که این بدنی که داریم با آن زندگی می کنیم بیشتر نیاز دارد به این که خانه تکانی بشود. اتفاقاً مهمترین آداب بهار خانه تکانی بدن است به خاطر آنکه در فصل زمستان، بخاطر خصلت های فصل، یک سری از مواد انباشته میشود و نیاز به پاکسازی ویژه پیدا می کند. هر فردی باید یاد بگیرد که در فصل بهار نیاز دارد به تشدید حالتهای پاکسازی. اینها جزو سبک زندگی هستند و اصول حفظ الصحه.
یا فرض کنید فردی هست که بنا به مزاجش بیشتر از بقیه نیاز دارد به یک استفراغات خاص مثلاً همانطور که گفتم فردی که با مزاج گرم و تر و خون سازی زیاد باید دائما حواسش باشد که افراط در تجمع و غلبه خون در بدنش پیدا نشود چون بقیه بیماری ها به دنبال آن می آید یا فردی که مزاجش با بلغم های روان یا بلغم های انباشته بیشتر سر و کار دارد یا مزاج سرد و تر دارد باید حواسش دائم به معده و گوارش اش باشد و این فرد به مسهل بیشتر نیاز خواهد داشت می خواهم بگویم که علاوه بر اینکه بحث احتباس و استفراغ یک بحث عام است اما در کنار آن بحث مزاجی هم هست، بحث فصل هم هست، حالات سنی و جنسی هم هست. خصوصیات فردی و شخصی هم هست. تمام این نکات باید در بحث احتباس و استفراغ لحاظ شود که ما سعی می کنیم انشاالله در آینده تک به تک این موارد را در حدی که لازم باشد ذکر کنیم.