اعراض نفسانی

اگر بخواهیم یک تعریف ساده از این واژه بگوییم: اعراض نفسانی یعنی رویدادهایی که در روح و نفس ما رخ می دهد.

و معنای طبی -طب سنتی- آن : اثر پذیرفتن قوة حیوانی -قوة حیاتی- و دگرگون شدن حال این قوه است.

 یعنی مثلا فرض کنید یک محرکی عارض بر روح آدم شود و عکس‌العملی از روح دیده شود یعنی یک حرکتی در روح رخ دهد مثلا شاد شود ، غمگین شود ، خشمگین شود ، لذت ببرد ، بترسد ، خجالت بکشد ، امید پیدا کند ، نا امید بشود ، این حالت‌ها و نوساناتی که در حال نفسانی و روحانی انسان رخ می دهد را در طب سنتی اعراض نفسانی می گویند.

اعراض نفسانی در طب سنتی ما خیلی جایگاه ویژه‌ای دارد. الان در طب رایج هم می بینیم که یک شاخه‌ای به نام رشتۀ روانپزشکی یا طب اعصاب و روان مستقر هست و کار می کند و اهمیت خودش را گاه و بیگاه با تحقیقاتی که انجام می دهد با نمایش تسلطی که روح بر جسم دارد عنوان می کند. ولی در طب سنتی ما ریشة این امر و اهمیت آن خیلی خیلی زیادست. آنقدر زیاد که ما در طب سنتی وقتی می خواهیم از اعراض نفسانی صحبت کنیم مي گوییم اثر اعراض نفسانی در میان این شش تا- سته ضروریه یا ششگانه سلامتی بخش- از همة آن پنج تای دیگر سریعتر و آنی‌تر و نافذتر است. مثلا صاحب کتاب اغراض الطبیه جناب جورجانی می گوید اثر اعراض نفسانی آنقدر در تن مردم زیادست که قابل مقایسه حتی با هوا نیست. هوا که آنقدر برای ما مهم است و حیات ما به آن وابسته است چند دقیقه‌ای طول می کشد تا آلودگی هوا، فساد هوا یا قطع هوا اثر خودش را بر بدن نشان دهد میگوید حتی قابل مقایسه با طعام و نوشیدنی هم نیست چرا که بر اثر هر طعامی چند ساعتی وقت لازم هست تا قوة حرارتی بدن و معده بیاید روی غذا اثر کند اثرات غذا ظاهر بشود و بدن آن را به نمایش بگذارد. می گوید حتی زهر که آنقدر اثرش در بدن قویست یعنی وقتی بخوری به سرعت تو رو می اندازد باز هم دقایقی نیاز دارد تا در فعل و انفعالات داخلی بدن قرار بگیرد و به همه بدن منتشر شود. اما اعراض نفسانی به آنی و لحظه‌ای حال بدن را دگرگون می کند و این تغییرات بسیار سریع اتفاق می‌افتد.

می گوید وقتی یک نفر خشمگین یا شاد می شود به لحظه‌ نرسیده رنگ و رویش عوض می شود صدایش می لرزد آوازش دگرگون خواهد شد. می گوید عجیب است عرض نفسانی یا حالی که بر روح پدیدار می شود به ثانیه ای -آنموقع کلمه (آن) را به کار می‌برده اند- میگوید آنی اثر خودش را در بدن ظاهر می کند و می تواند اثرات دراز مدتی حتی یک بیماری ، یک درد ، یک حال خوب یا بد را از بدن ببرد یا بیاورد. به خاطر همین در طب سنتی ما به حالت روحانی و نفسانی خیلی اهمیت داده می‌شود خیلی وقت‌ها اصول سلامت را بر این پایه می‌چیدند و درمان‌ها را از تغییرات حال نفسانی شروع می‌کردند و می‌گفتند اگر این حال تغییر نکند امکان ندارد که بقیه درمان موفق شود.

 خصوصا در توصیه های اسلامی ما روی زمینة حالات نفسانی خیلی اهمیت داده می شود. گاهی وقتها یک صاحب دلی که چشم بصیرت داشته می دیده یک فردی که بیمار بوده و بیماری طولانی داشته دچار یک  مشکلی در نفس خودش شده است یک ظلمی کرده یک گناهی کرده یک خطایی را مرتکب شده که چون اثر آن در این نفس باقی هست ، این بدن دیگر سلامتی در خودش نمی بیند و نمی تواند درمان بپذیرد یا دارو اثر مناسبی از خودش نشان دهد. بنابراین آنهایی که قدرت داشتند و ما میگوییم جراحی نفسانی می کردند نفوذ می کردند و تا پیشینة فرد پیش می‌رفتند آن مشکل را حل می کردند تا مسیر درمان او را باز کنند و بعضی ها با ذکر و توبه و جبران و … راه را نشان می‌دادند تا آن عارضه از نفس پاک شود تا بدن و جسم بتواند دوباره سلامتی را درک کند.

دو نکته مهمی که همین ابتدای بحث دریافت کردیم اینست که:

 نکته اول: روح و جسم در ارتباط بسیار نزدیک با هم هستند یعنی امکان ندارد ما سلامت روح را به طور کامل به دست بیاوریم بدون اینکه جسم خوب سالم سرحال و بانشاطی داشته باشیم و باز امکان ندارد سلامت جسم را به دست بیاوریم بدون اینکه روح خوب و سالم و عاری از بیماری داشته باشیم. هر دوی اینها به همدیگر وابسته هستند و همدیگر را مدیریت می‌کنند.

نکته دوم:  اهمیت و جایگاه اعراض نفسانی در طب ما را می‌رساند. یعنی که ما عرض نفسانی را یک حاشیه یک اضافه بر برنامه‌های ثابت روزانه در نظر نگیریم. برای آن برنامه‌ی جداگانه باز کنیم و اگر ناخواسته به روح ما یک سری اعراضی وارد می شود کنترل کنیم.

به عنوان مثال افرادی هستند مثلا در محیط کارشان دائما در معرض استرس هستند یعنی یک سری هیجانات ناخواسته بدون اینکه متوجه باشند عارض بر روحشان می شود -چون خیلی ریز و نامحسوس وارد می شود- و بعد بدن بیمار می شود و آنها فقط به صورت جسمی دنبال درمان می گردند و موفق نمی شوند. امّا اگر ریشة این شناخته شود و خود بیمار و جامعه و طبیب متوجه باشند که بیماری‌های جسم می توانند در اثر اعراض نفسانی رخ دهند در قدم اول درمان، آن سبب اولیه بیماریزا را از بین می برد و سپس به سراغ تکمیل پروسه علاج می رود.

یعنی گاهی اوقات لازم است حتی شغل را کنار بگذارد. البته اگر بتواند اصلاح کند یعنی آن فضا و محیط را به نحوی اصلاح کند و از آن استرس عاری شود می تواند همین کار را کند ولی اگر واقعا عامل بیماری او غیر قابل اصلاح است شاید لازم باشد شغل را تغییر دهد. وقتی که در بحث الاهویه-آب وهوا- می گوییم حتی شاید لازم باشد برای سلامتی، وطن و مسکن را تغییر دهد دیگر شغل جای خود دارد. سلامتی واقعا چیز با ارزشی است و گاهی وقت ها باید بهای گزافی بابت آن پرداخت کرد.

اما اینکه اعراض و حالات نفسانی به کدام مرکز در بدن بر می‌گردند هم در ابتدای بحث اشاره‌ای به آن کردم گفتم: (اعراض نفسانی یعنی اثرپذیرفتن قوة حَیَوانی یا قوة حِیوانی بدن و گردیدن حال او).

اول باید کمی با انواع روح در طب سنتی آشنا شویم. ما روح طبی را به 3 شاخه تقسیم می‌کنیم. زیر دستة هر قسمت از روح هم یک سری قوا با همان نام قرار می گیرد که نیاز به توضیح دارد.

 نحوه شکل گیری روح طبی در انسان اینگونه است که وقتی که فرد غذایی را می خورد، غذا وارد معده می شود این غذا کاملاً ناآشنا با بدن است یعنی چیزی از محیط خارج وارد بدن شده است که برای او غریب است. قوة حرارت درونی بدن و معده و قوای هضم کننده اثر خود را بر غذا می گذارد تا آن را به آنچه بدن نیاز دارد و می خواهد تبدیل کند و غذا تبدیل به شیرابه می شود. این شیرابه‌ وارد کبد می شود. کبد شروع می کند به کار کردن روی این شیرابه و نهایتاً اخلاط مورد نیاز بدن را می‌سازد و در ترکیبی به نام خون این اخلاط را به کل بدن می‌فرستد که قسمتی از این اخلاط غلیظ است و قسمتی لطیف است. تعریف و تحلیل غلیظ و لطیف خیلی سخت است یعنی کار می برد در ذهن جا بیفتد ولی شما همان تراکم بیشتر و کمتر را در نظر بگیرید. این قسمت لطیف اخلاط وقتی به قلب می رسد قلب یک کار خیلی جدید و خارق العاده ای را روی این ماده لطیف شروع می کند یعنی شروع می کند به ساختن روح. در طب سنتی، ما یک روح طبی داریم که غیر از آن روحی است که در علم عرفان می خوانیم این روح طبی وقتی تشکیل می شود و ساخته می شود که بخش رقیق و لطیف اخلاط در دامنه قلب قرار می گیرند و در فعل و انفعالاتی که در قلب انجام می شود به روح حیوانی تبدیل می شوند.

 این قسمت اول از تقسیم بندی روح طبی یعنی روح حیوانی مهم‌ترین قسمت ارواح است چون روحی است که به ما حیات می دهد و ما را زنده نگه می دارد. روح حیوانی وقتی دوباره همراه خون می چرخد و وارد کبد می شود به روح طبیعی تبدیل می شود و وقتی باز با جریان خون به مغز وارد می شود روح نفسانی را می سازد.

این توضیح را دادم چون  مقدمة تمام بحث‌های اعراض نفسانی ما این است که بدانیم روح در دیدگاه طب سنتی یعنی‌چه؟! بدانیم این روحی که ما در این بحثها می گوییم روح طبی است و کاملا در تعامل با غذایی است که می خوریم و اخلاطی که ساخته می شود و فعل و انفعالاتی که بدن انجام می دهد.

پس نتجه آنکه ما در طب سنتی با سه روح سر وکار داریم که هر کدام وظایف خاص خود را بر عهده دارند و کاملا در ارتباط تنگاتنگ با یکدیگرند و کاملا با روح ؚعلوی و نفس ناطقه فرق می کنند: روح حیوانی. روح نفسانی. روح طبیعی.

روح حیوانی که  در قلب استقرار می یابد حیات می بخشد، روح نفسانی که جایگاه آن در مغز بود حرکت و حس ما را مدیریت می‌کند و روح طبیعی که در کبد بود رشد و نمو را مدیریت می کند و هرکدام قوای مخصوص خودشان را دارند که این روح و قوه و حرارت بدن همه زیرمجموعة نفسی هستند که ما می‌خواهیم در مورد اعراض آن –اعراض نفسانی- صحبت کنیم.


در ادامه، مطالعه این کتاب را برای فهم کامل تر این مبحث به شما توصیه می کنیم.

برای خرید و دریافت کتاب، با شماره زیر تماس بگیرید.

دیدگاهتان را بنویسید